شیرین

 یک قاصدک توی کفشم بود.

 رسید؟



نظرات 10 + ارسال نظر
مهرزاد مهراندیش پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 12:49 ق.ظ http://mehrzad59.blogfa.com/

در فرودست من خسته ی پیر!


قاصدک با نفس باد به پایان سفر تن در داد


من از او پرسیدم


که سفر کرده ی من نزدیک است؟

جواد پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 01:10 ق.ظ http://kalloo.blogsky.com

سلام
مرسی دوست جان از همراهی ات...

قاصدک شکل شاعرانه رسیدن است /آمدنش مبارک

شیرین پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 05:03 ب.ظ

من یه خواهر دارم. من یه قاصدک دارم. من خواهرمو دوست دارم. من قاصدک دوست دارم..
می گم که خوشبختم...

پ.ن: خیلی گریه کردم..

ف.وجدان شنبه 29 آبان 1389 ساعت 04:03 ب.ظ

رسید

روناک شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:57 ب.ظ

http://rozanname.blogfa.com/

مهدی سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 03:29 ق.ظ

در نگاهت همه مهربانی هاست
قاصدی که زندگی را خبر می دهد

ف.وجدان پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 01:54 ق.ظ http://www.brighter.blogfa.com

تو ساده ترین کتایونی

ووووووواااااای

نوید یکشنبه 7 آذر 1389 ساعت 07:21 ق.ظ http://navidam.blogfa.com

به همین هم دلخوشیم

دون ژوان سه‌شنبه 23 آذر 1389 ساعت 11:00 ب.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

شاید پیامش بوی پا بوده است!؟

واقعا فک نکرده بودم!

رسول شنبه 4 دی 1389 ساعت 02:02 ب.ظ http://kkavir.blogsky.com

مبادا پاتو توی اون کفش بذاری...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد