منم پروانه ی آینه

 هر بار که من و پروانه

 جلوی آینه میرویم

 و همدیگر را می بوسیم

 یکی چون من، یکی مثل پروانه

 به آغوش هم میروند در آینه

 و همدیگر را می بوسند

 بی آن که بدانند که چه طعمی می دهد بوسه

 بی آن که وجود داشته باشند

           من و همسرم

            خیلی غمگین می شویم


 پروانگی های مقدس۱۳ - خواهران این تابستان - بیژن نجدی


 پانویس:

 منم پروانه ی آینه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد